آکادمی رابکس
ارزهای دیجیتال

پروژه Eclipse | لایه دوم اتریوم یا ارزهای لایه دوم سولانا؟

  • پیشرفته
  • 3دقیقه
  • 25 اردیبهشت 1403
5
5

فهرست مطالب

  • پروژه Eclipse چیست؟
  • محیط اجرای پروژه Eclipse
  • لایه تسویه پروژه Eclipse
  • لایه دسترسی به داده در پروژه اکلیپس
  • لایه اثبات با استفاده از RISC Zero
  • آیا پروژه Eclipse برای سرمایه‌گذاری مناسب است؟
  • آیا Eclipse جزو ارزهای لایه دوم سولانا است؟
  • جمع‌بندی

پروژه Eclipse یک پروژه لایه دوم اتریوم است که به دلیل استفاده از ماشین مجازی سولانا سریعترین لایه دوم اتریوم معرفی می‌شود. اتریوم به یک لایه دوم چند منظوره با قابلیت مقیاس‌پذیری واقعی نیاز دارد زیرا بیشتر برنامه‌ها از سفارشی‌سازی‌های خاص زنجیره برنامه بهره‌مند نمی‌شوند و جداسازی و پیچیدگی ناشی از آن‌ها منجر به تجربه کاربری و تجربه توسعه‌دهنده نامناسب می‌شود.

 

در این مقاله به بررسی پروژه Eclipse به عنوان یک پروژه لایه دوم مبتنی بر ماشین مجازی سولانا می‌پردازیم و ویژگی‌های مهم آن شامل استفاده از لایه اجرایی سولانا، لایه اجماع اتریوم، لایه دسترسی به داده سلستیا و تایید مبتنی بر اثبات دانش صفر از پروژه ریسک زیرو را بررسی می‌کنیم. برای خرید اتریوم، سلستیا، سولانا و بیش از 1000 ارز دیجیتال دیگر می‌توانید به صرافی ارز دیجیتال رابکس مراجعه کنید.

 

پروژه Eclipse چیست؟

پروژه Eclipse یک پروژه لایه دوم ماژولار است که از قابلیت‌های بلاک چین‌های مختلف برای ایجاد یک لایه دوم ماژولار قدرتمند استفاده می‌کند. برخی این پروژه را به عنوان ارزهای لایه دوم سولانا نیز معرفی می‌کنند اما در واقع این پروژه لایه دپوم اتریوم است که از قابلیت‌های سولانا هم استفاده می‌کند و به صورت کلی مفهوم ارزهای لایه دوم سولانا، به دلیل سرعت بالای این بلاک چین تعریف شده نیست. برای یک پروژه لایه دوم اتریوم، می‌توان چهار بخش تسویه، اجرا، دسترسی به داده و تایید تراکنش‌ها را در نظر گرفت. پروژه Eclipse برای این چهار بخش از بلاک چین‌ها و پروژه‌های زیر استفاده می‌کند.

 

  • تسویه: لایه تسویه پروژه Eclipse شبکه اتریوم خواهد بود. به این معنی که تایید نهایی تراکنش‌ها در شبکه اتریوم انجام شده و از خرید اتریوم برای پرداخت هزینه فی تراکنش استفاده خواهد شد. این به معنی امنیت هم‌ارز اتریوم برای این پروژه است.
  • اجرا: در لایه اجرای پروژه Eclipse ماشین مجازی سولانا یعنی SVM استفاده خواهد شد. این به معنی افزایش تعداد تراکنش‌های قابل اجرا در واحد زمان برای این پروژه است.
  • دسترسی به داده: این پروژه برای لایه دسترسی به داده خود از پروژه سلستیا استفاده خواهد کرد.
  • اثبات: تایید تراکنش‌ها به صورت دسته‌ای و ارسال آن‌ها به شبکه اتریوم توسط روش اثبات دانش صفر پروژه Risk Zero انجام می‌شود.

 

با توجه به این اطلاعات می‌توان گفت که موفقیت پروژه Eclipse در راه‌اندازی پروژه لایه دوم خود می‌تواند یک موفقیت بزرگ در دنیای کریپتوکارنسی باشد زیرا رویکرد در نظر گرفته شده بالاترین میزان کارایی فعلی را در کنار امنیت بالا و دسترسی امن و ساده به داده ارائه می‌کند که تاییدیه آن‌ها با استفاده از تکنولوژی اثبات دانش صفر انجام می‌شود. در ادامه به بررسی قابلیت‌های بخش‌های مختلف این پروژه می‌پردازیم.

 

محیط اجرای پروژه Eclipse

 

محیط اجرای پروژه Eclipse

شبکه اصلی Eclipse از محیط اجرای Solana به همراه ابزارهای جدید اتصال این شبکه به پروژه‌های EVM محور بهره خواهد برد. استفاده از ماشین مجازی سولانا و ابزارهای جدید قابلیت‌های زیادی از جمله اجرای موازی تراکنش‌ها، هزینه تراکنش محلی برای اپلیکیشن‌ها، سازگاری با EVM، امنیت مناسب و اتصال کاربران EVM به پروژه‌های غیر EVM را در اختیار پروژه قرار می‌دهد. در ادامه به بررسی قابلیت‌های امحیط اجرای استفاده شده در پروژه Eclipse می‌پردازیم.

 

اجرای موازی بهینه‌سازی شده

ماشین مجازی سولانا SVM و محیط اجرای Sealevel آن، به اجرای موازی تراکنش‌ها شهرت دارند. تراکنش‌هایی که حالت‌های همپوشانی ندارند، می‌توانند به صورت موازی اجرا شوند. این موضوع این امکان را فراهم می‌کند که SVM به طور مستقیم با سخت‌افزارهای یکسان مقیاس پذیری بالاتری داشته باشد. این امر به SVM اجازه می‌دهد که به طور مستقیم با سخت‌افزار مقیاس‌پذیر شود، زیرا پردازنده‌ها همچنان به افزودن هسته‌های بیشتر با هزینه‌ی کمتر ادامه می‌دهند.

 

در ماشین‌های مجازی باساختار زمان‌های اجرای متوالی (Single-threaded runtimes) مثل ماشین مجازی اتریوم EVM، سیستم از کاهش هزینه در هر هسته سود نمی‌برند زیرا افزایش سرعت عملکرد این رویکرد به طور مداوم در حال کاهش است. در این روش تقریباً تمام بهبودها از افزایش تعداد هسته‌ها به دست می‌آید، بنابراین بسیار مهم است که با موازی‌سازی بارهای کاری، کارایی بیشتری از سیستم گرفته شود.

 

هزینه تراکنش محلی برای اپلیکیشن‌ها

امروزه در بیشتر بلاک چین‌ها هزینه تراکنش‌ها به صورت عمومی و برای کل تراکنش‌های بلاک چین محاسبه می‌شود. این به این معنا است که یک برنامه پرطرفدار باعث افزایش هزینه‌ تراکنش برای تمام کاربران بلاک چین می‌شود. در حالت بهینه یک رویداد مینت NFT نباید زنجیره را برای سایر کاربردها بی‌فایده کند. ویژگی‌های شگفت‌انگیز سولانا تقابل حالت‌های برنامه‌های مختلف را حل می‌کند و به هزینه تراکنش محلی برای ااپلیکیشن‌ها منجر می‌شود.

 

در پیاده‌سازی فعلی ماشین مجازی سولانا، زمان‌بندی‌کننده شبکه، تراکنش‌های بدون تعارض را در اولویت قرار می‌دهد و به این ترتیب امکان اجرای تراکنش‌های بدون تعارض با هزینه‌های پایین‌تر فراهم می‌شود. در بلندمدت، این رویه در سطح پروتکل پیاده‌سازی خواهد شد. این رویه اطمینان حاصل می‌کند که افزایش ناگهانی هزینه‌ها برای یک برنامه تأثیری بر بقیه زنجیره و کاربران شبکه نداشته باشد.

 

پیاده‌سازی هزینه تراکنش محلی برای اپلیکیشن‌ها به لطف زمان‌بندی منحصر به فرد موازی سولانا ممکن شده‌ است. تلاش برای پیاده‌سازی این رویکرد برای اپلیکیشن‌های مورد توجه در ساختار EVM با استفاده از ابتکارات (یعنی بدون اعلام دسترسی حالت از پیش) ممکن است ناکارآمدی‌ها و نقاط حمله احتمالی را برای شبکه به‌وجود آورد و برای همین تا به این امروز پییاده‌سازی نشده است. این ویژگی نیز یکی از دلایل استفاده پروژه Eclipse از ماشین مجازی بلاک چین سولانا است.

 

هزینه فی تراکنش محلی در پروژه Eclipse

 

مدیریت رشد حالت شبکه

قبل از اینکه EVM به مشکل اجرای متوالی به عنوان یک محدودیت برخورد کند، با محدودیت رشد حالت شبکه مواجه می‌شود. در ساختار EVM از درخت مرکل برای ثبت حالت شبکه استفاده می‌شود. در سولانا به دلیل عدم وجود درخت Merkle برای حالت، هزینه به‌روزرسانی درخت Merkle برای هر به‌روزرسانی حالت به شبکه تحمیل نمی‌شود و به جای آن، بعد از هر دوره (حدود 2.5 روز)، کل حالت Merklized می‌شود. این امر به مراتب ارزان‌تر از Merklization زمان واقعی EVM است.

 

به‌علاوه، EVM دسترسی حساب دینامیک دارد (یعنی، تراکنش‌ها می‌توانند به هر حالتی به درخواست دسترسی پیدا کنند). این جستجوی حالت پویا به این معناست که حالت نمی‌تواند پیش از اجرا به حافظه بارگذاری شود. در SVM، هر تراکنش خرید سولانا یا دیگر تراکنش‌ها تمام حالت‌های مورد نیاز برای اجرا را مشخص می‌کند. بنابراین، اندازه حالت بر اجرای SVM تأثیر نمی‌گذارد.

 

شبکه سولانا می‌تواند به‌طور ایمن اندازه گیری حالت را هر 2 سال یکبار دو برابر کند بدون اینکه به مشکلات اساسی برخورد کند. البته این اتفاق به این شرط رخ می‌دهد که تأییدکنندگان هر 2 سال یکبار دیسک‌های ذخیره‌سازی خود را ارتقا دهند. علاوه بر این، تیم‌هایی مانند Helius به فعالیت‌های خود برای بهبود دسترسی به داده‌های تاریخی و کاهش اندازه حالت با فشرده‌سازی مشغول هستند که هزینه ذخیره‌سازی داده‌ها را کاهش می‌دهد.

 

سازگاری با EVM در پروژه Eclipse

ماشین مجازی Neon EVM یک EVM است که به عنوان یک قرارداد هوشمند عمل می‌کند و می‌تواند بر روی هر زنجیره SVM نصب شود. این امر سازگاری کامل EVM را با پهنای باند بیشتر از EVM‌های تک‌نخی به شبکه اصلی Eclipse به ارمغان می‌آورد و شامل پشتیبانی از بایت‌کد EVM و Ethereum JSON-RPC است.

 

از آنجا که هر نمونه قرارداد هوشمند Neon EVM دارای بازار هزینه تراکنش محلی خود است، برنامه‌ها می‌توانند فقط با نصب قرارداد خود به مزایای یک زنجیره دست یابند بدون اینکه تجربه کاربری، امنیت یا نقدینگی خود را تکه تکه کنند. به طور جداگانه، کامپایلر Solang امکان کامپایل کد قراردادهای هوشمند Solidity به بایت‌کد SVM را فراهم می‌کند و بدین ترتیب سازگاری پروژه Eclipse با EVM را دارد.

 

اتصال کاربران EVM به شبکه‌های غیر EVM

اتصال کاربران EVM به زنجیره‌های غیر EVM یکی از مشکلات دنیای بلاک چین تا به امروز بوده است، اما MetaMask Snaps که به تازگی معرفی شده‌، به دنبال حل این مشکل است. کاربران EVM می‌توانند با این روش از کیف پول متامسک خود برای فعالیت در شبکه‌های غیر EVM استفاده کنند بدون اینکه نیاز به تغییر کیف پول داشته باشند.

 

به لطف مشارکت‌های متن‌باز Drift در پیاده‌سازی بخش‌هایی از MetaMask Snap. کاربران پروژه Eclipse قادر خواهند بود که به طور طبیعی با برنامه‌ها در MetaMask تعامل داشته باشند یا از یک کیف پول اصلی Solana مانند Salmon برای فعالیت در شبکه اصلی Eclipse استفاده کنند.

 

اتصال کاربران اتریوم به شبکه سولانا در پروژه Eclipse

 

استفاده از کلاینت Firedancer در پروژه Eclipse

کلاینت Firedancer یک کلاینت مورد انتظار برای شبکه Solana است که توسط Jump در حال توسعه است تا به طور چشمگیری توانایی خروجی، مقاومت و کارآیی شبکه را افزایش دهد. در زمان راه‌اندازی پروژه Eclipse تا حد امکان نزدیک به کلاینت هسته‌ای Solana خواهد بود، اما هنگامی که کد فعال و پایدار شود، از کلاینت Firedancer برای پروژه Eclipse استفاده خواهد شد.

 

اثبات آسان‌تر نسبت به EVM

ماشین مجازی سولانا SVM مبتنی بر رجیستر است و مجموعه دستورالعمل کوچک‌تری نسبت به EVM دارد. این ویژگی باعث می‌شود که اجرای SVM برای اثبات‌های مبتنی بر دانش صفر ZK آسانتر از اتریوم باشد. برایرول‌آپ‌های خوش بینانه نیز، طراحی مبتنی بر ثبت به آسانی امکان بررسی را فراهم می‌کند. بنابراین راه‌اندازی رول اپ‌ها با استفاده از این ماشین مجازی به نسبت راحت‌تر از ماشین مجازی اتریوم است.

 

لایه تسویه پروژه Eclipse

پروژه اتریوم به دلیل اکوسیستم قدرتمند و اعتبارسنج‌های فعالی که در شبکه خود دارد، یکی از امن‌ترین شبکه‌های بلاک چینی موجود است. علاوه بر این نقدینگی بسیاری بالایی نیز در این شبکه وجود دارد که برای موفقیت پروژه‌های بلاک چینی جدید می‌تواند بسیار حیاتی باشد. پروژه Eclipse به دلیل وجود این ویژگی‌ها اتریوم را برای لایه تسویه خود انتخاب کرده است.

 

همانند رول‌آپ‌های اصلی امروزی مثل آربیتروم و آپتیمیزم، شبکه اصلی Eclipse نیز در اتریوم تسویه خواهد شد. این به این معناست که پل اعتبارسنجی پروژه Eclipse به طور مستقیم در شبکه اتریوم جایگزین خواهد شد. نودهای Eclipse با استفاده از اطلاعات این پل زنجیره نهایی را تعیین خواهند کرد و پل ترتیب صحیح برای Eclipse را اجرا می‌کند.

 

این امر به کاربران پروژه Eclipse اجازه می‌دهد تا از ویژگی‌های امنیتی اتریوم بهره‌مند شوند. پل تمام تراکنش‌های Eclipse را تأیید خواهد کرد و از ارسال حالت‌های نامعتبر جلوگیری خواهد کرد. علاوه بر این، در موارد خاص شکست، زنده ماندن نهایی و مقاومت در برابر سانسور را اجرا خواهد کرد. حتی اگر ترتیب‌دهنده تراکنش‌های Eclipse دچار مشکل شود یا شروع به سانسور در لایه دوم کند، کاربران قادر خواهند بود تا از طریق پل بلاک چین، اجباراً تراکنش‌های خود را وارد کنند.

 

به دلیل این ویژگی‌های امنیتی، ولیدیوم‌ها و رول‌آپ‌های خوش‌بینانه اغلب به عنوان لایه دوم‌های اتریوم شناخته می‌شوند.L2BEAT یک پروژه لایه دوم را به عنوان زنجیره‌ای که امنیت خود را به طور کامل یا جزئی از لایه اول اتریوم می‌گیرد تا کاربران نیازی به تکیه بر صداقت اعتبارسنج‌های L2 برای امنیت دارایی‌های خود نداشته باشند تعریف می‌کند. با این تعریف پروژه Eclipse نیز به عنوان یک پروژه لایه دوم برای اتریوم تعریف می‌شود.

 

تسویه در اتریوم نشان می‌دهد که دارایی‌های بومی اتریوم احتمالاً نقش مهمی در حوزه‌های دیفای و NFT شبکه اصلی Eclipse خواهند داشت. اتریوم بهترین پول غیرمتمرکز برای اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز است و پروژه Eclipse از ETH برای پرداخت هزینه کارمزد تراکنش استفاده می‌کند. البته در بلندمدت، امکان پرداخت هزینه با توکن‌های مختلف مثل USDC نیز اضافه خواهد شد.در حال حاضر هیچ برنامه‌ای برای داشتن توکن مخصوص برار پروژه Eclipse وجود ندارد.

 

اتریوم لایه تسویه پروژه اکلیپس

 

لایه دسترسی به داده در پروژه اکلیپس

پروژه Eclipse از Celestia برای دسترسی به داده‌ها یا انتشار داد‌ه‌ها استفاده خواهد کرد. شبکه سلستیا یکی از شرکای بلندمدت اکوسیستمی Eclipse است که به عنوان یکی از اصلی‌ترین پروژه‌های دسترسی به داده فعالیت می‌کند. پهنای باند فعلی اتریوم، حتی پس از اجرای EIP-4844 که باعث ارائه حدود 0.375 مگابایت فضای بلوب برای هر بلوک می‌شود، قابلیت پشتیبانی از حجم داده مورد نظر پروژه Eclipse را ندارد.

 

  • برای انتقال‌ توکن‌های ERC-20 با فشرده‌سازی پایه (حدود 154 بایت در هر معامله)، اتریوم قادر به انتقال 213 تراکنش در ثانیه در کلیه رولاپ‌های ترکیبی است.
  • برای تبدیل توکن‌ها با فشرده‌سازی حدود 400 بایت در هر معامله، اتریوم قادر به ثبت 82 تراکنش در ثانیه در کلیه رولاپ‌های ترکیبی است.

 

اگر بخواهیم این اطلاعات را با سلستیا مقایسه کنیم، Celestia با بلوک‌های 2 مگابایتی راه‌اندازی شده است. فضای بلوب این پروژه بلافاصله پس از راه‌اندازی به 8 مگابایت افزایش یافته است. پس از فعال شدن کافی نودهای سبک دسترسی به داده (DAS) و ثبات شبکه تایید می‌شود. این نودها دو عملکرد اصلی را در پروژه Eclipse دنبال می‌کنند.

 

  • به کاربران این امکان را می‌دهد که اثبات کنند داده بلاک پروژه Eclipse در دسترس است.
  • مشارکت در مقیاس‌پذیری امن  کل شبکه به عنوان لایه‌های دسترسی به داده، زیرا لایه‌های DA می‌توانند با افزایش تعداد نودهای سبک DAS به طور ایمن ترافیک شبکه را افزایش دهند.

 

لایه دسترسی به داده در سلستیا با DAC‌های سنتی دسترسی‌پذیری به داده‌ها (DACs) که فرضیات صداقت کمیته را مجدداً بدون اثبات کاربر (مانند زنجیره‌های بلوکی یکپارچه موجود) معرفی می‌کنند، متفاوت است. برای کاربرانی که اموال خود را از Mainnet اتریوم به هر زنجیره دیگری که از DA خارج از زنجیره استفاده می‌کند، فرضیه امنیتی ذاتی وجود دارد. به ویژه، این امکان فنی وجود دارد که والیدیتورهای Celestia داده‌های معاملات را نگه دارند اما ادعا کنند که داده‌ها در دسترس هستند.

 

در عمل، به علت توافق مبتنی بر اثبات سهام در Celestia و نیاز به خرید تیا و قفل آن توسط نودها، نگهداری داده‌ها در Celestia خود قابل مجازات است و این ریسک غیر واقعی است. به طور کلی، پشتیبانی از نودهای سبک، خواص امنیتی مبتنی بر اصول اقتصادی و رمزنگاری و ظرفیت بالای مقیاس‌پذیری DA، پروژه سلستیا را به عنوان گزینه واضح برای استفاده در پروژه Eclipse تبدیل می‌کند.

 

توجه داشته باشید که برخی ادعا می‌کنند که یک لایه دوم اتریوم واقعی باید از دسترسی به داده آنچین شبکه اتریوم استفاده کند. به هر حال در حال حاضر مقیاس‌پذیری ارائه شده توسط شبکه سلستیا و هزینه‌های آن به به مراتب بهتر از اتریوم است اما در صورتی که بهبودهای ارائه شده بتواند وضعیت شبکه اتریوم به عنوان لایه دسترسی به داده را بهتر کند این گزینه به عنوان جایگزین سلستیا مطرح خواهد شد تا امنیت پروژه بیشتر از شرایط فعلی باشد.

 

استفاده از شبکه سلستیا در پروژه Eclipse

 

لایه اثبات با استفاده از RISC Zero

اثبات صحت و درستی تراکنش‌های آخرین بخش پروژه Eclipse است. روش استفاده شده در پروژه Eclipse شبیه به اثبات‌های تقلب SIMD SVM توسعه داده شده توسط آناتولی (بنیان‌گذار سولانا) است، که ایده اصلی آن جلوگیری از تایید سریالی تراکنس‌ها است که هزینه زیادی به شبکه تحمیل می‌کند.

 

بطور خاص، هدف جلوگیری از وارد کردن یک درخت مرکل به SVM است زیرا تجربه اضافه کردن آن به SVM نشان داد که به روزرسانی درخت Merkle پس از هر معامله منجر به کاهش قابل توجه عملکرد پروژه می‌شود. اثبات بدون استفاده از درخت مرکل، استفاده از چارچوب‌های رول‌آپ عمومی موجود مانند OP Stack به عنوان پایه‌ای برای رول‌آپ‌های SVM را منتفی می‌کند و همچنین نیازمند معماری خلاقانه‌تری برای اثبات خطا است.

 

در سطح بالا، یک پوتکل اثبات خطا به تعهد بر ورودی‌های یک تراکنش، خود تراکنش و اثباتی نیاز دارد که نشان می‌دهد اجرای دوباره تراکنش به یک خروجی جدید در برابر پاسخ آنچین ارائه شده می‌انجامد.  تعهد بر ورودی تراکنش‌ها معمولاً با ارائه ریشه مرکل برای درخت حالت رول‌آپ انجام می‌شود. به جای آن، در پروژه Eclipse اجراکننده تراکنش‌ها فهرستی از ورودی‌ها و خروجی‌ها (شامل هش‌های حساب و حالت جهانی مرتبط) برای هر تراکنش را، همراه با شاخص تراکنشی که هر ورودی را تولید کرده است ارائه می‌کند.

 

تراکنش‌های پروژه در Celestia منتشر می‌شوند، بنابراین هر نود کامل می‌تواند با پیگیری حساب‌های ورودی از حالت خود، حساب‌های خروجی را محاسبه کند و تأیید کند که تعهد در اتریوم صحیح است. در این روش دو حطای احتمالی اصلی شامل خروجی‌های نادرست و ورودی‌های نادرست وجود دارد.

 

در حالت وجود خروجی‌های نادرست، تأییدکننده اثبات مبتنی بر دانش ثفرZK را بر روی زنجیره از خروجی‌های صحیح ارائه می‌دهد. پروژه Eclipse از RISC Zero برای ایجاد اثبات‌های ZK از اجرای SVM استفاده می‌کند. این امر به قرارداد تسویه پروژه اجازه می‌دهد که صحت تراکنش‌ها را بدون نیاز به اجرای خود تراکنش‌ها بر روی زنجیره تضمین کند.

 

در حالت ایجاد مشکل ورودی‌های نادرست، تأییدکننده یک ارجاع به داده‌های تاریخی را که نشان می‌دهد حالت ورودی مطابق ادعا نیست، بر روی زنجیره ارسال می‌کند. با استفاده از پل Quantum Gravity Celestia، قرارداد تسویه اطمینان حاصل می‌کند که این داده‌های تاریخی واقعاً تقلب را اثبات می‌کنند.

 

آیا پروژه Eclipse برای سرمایه‌گذاری مناسب است؟

پروژه‌های لایه دوم اتریوم موجود وضعیت صنعت کریپتو را رشد داده و به کاربران شبکه اتریوم هزینه‌های ارزان‌تر و سرعت بالاتر نسبت به شبکه اصلیب را ارائه کرده‌اند. با این حال، این پروژه‌های از پیشرفت‌های جدیدی که در اکوسیستم بلاک چین ایجاد شده استفاده نکرده‌اند و از جنبه‌های مقیاس‌پذیری و تعامل‌پذیری در وضعیت ایده‌آلی قرار ندارند.

 

رولاپ‌های فعلی به سازگاری با EVM و بهینه‌سازی‌های برای اثبات دانش صفر اولویت داده‌اند و پیشرفت‌های خوبی در این حوزه‌ها ایجاد شده است. با این حال اخیراً، پیشرفت‌هایی در فضای کریپتو رخ داده است که استفاده همزمان از آن‌ها می‌تواند بسیاری از مشکلات فعلی را حل کند. پروژه Eclipse با استفاده از ان‌ها به دنبال ایجاد یک پروژه لایه دوم مقیاس‌پذیر و تعامل‌پذیر با سایر شبکه‌های بلاک چینی است. مهمترین قابلیت‌های فنی پروژه Eclipse را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد.

 

  • استفاده از ماشین مجازی سریعتر SVM
  • مقیاس‌پذیری بیشتر با استفاده از لایه دسترسی به داده شبکه سلستیا
  • استفاده از اثبات دانش صفر پروژه Risc Zero برای تایید نهایی صحت تراکنش‌ها
  • سازگاری برنامه‌های EVM با غیر EVM با استفاده از NEONVM
  • وصل کردن کاربران اتریوم به شبکه‌های دیگر با همان ابزارهای قبلی با استفاده از Metamask Snaps

 

استفاده از این ویژگی‌ها در پروژه Eclipse می‌تواند قابلیت مقیاس‌پذیری و تعامل‌پذیری بالایی را در دنیای بلاک چین ایجاد کند. در صورتی که پروژه بتواند به اهداف خود دست یابد، پروژه Eclipse می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌ها برای سرمایه‌گذاری در نظر گرفته شود. توجه داشته باشید که هنوز این پروژه توکنی ارائه نداده است اما می‌توان با فعالیت در تست نت و مین نت احتمالی آن در آینده نزدیک شانس دریافت توکن احتمالی را افزایش داد.

 

آیا پروژه Eclipse ارزش سرمایه گذاری دارد

 

مقایسه پروژه Eclipse با پشته‌های اکوسیستم لایه 2

بسیاری از فعالان درباره آینده‌ای صحبت می‌کنند که در آن شاهد میلیون‌ها رول آپ مخصوص برنامه هستیم. سفارشی‌سازی‌های سطح اجماع برای برخی برنامه‌ها مثل DYDX می‌تواند بسیار ارزشمند باشد. با این حال، این موارد به ندرت رخ می‌دهند. به همین دلیل اکثر رولاپ‌های جدید هنوز هم فقط شاخه‌های EVM ساده هستند.

 

مشکلات توسعه‌دهندگان توسط تقسیم تجربه کاربری در بیشتر زنجیره‌ها حل نمی‌شوند. از طرفی، تقاضا برای سفارشی‌سازی کامل ارائه‌دهنده‌های استک راه‌اندازی رول‌آپ‌های جدید نیز وجود ندارد. حتی اگر تقاضای واقعی وجود داشته باشد، زیرساخت مورد نیاز برای پشتیبانی از بسیاری از زنجیره‌های برنامه با تجربه کاربری رقابتی سال‌ها دور است.

 

پشته‌های سوپرچین ارز دیجیتال آپتیمیزم OP Stack، هایپرچین زیکی سینک Zk Stack و اربیت چین آربیتروم و غیره همه به دنبال ایجاد اکوسیستمی از رول‌آپ‌ها با زیرساخت‌های مشترک هستند. این قرار است تا تجربه کاربری روان‌تری بین رول‌آپ‌های یک اکوسیستم ایجاد کند اما نه بین رول‌آپ‌های اکوسیستم‌های آن‌ها و نه بین بلاک چین‌های دور از اتریوم این تعامل‌پدذیری وجود ندارد. بنابراین، ساختن یک اکوسیستم ماژولار نباید به معنی ساخت جزیره‌های جدا از هم باشد.

 

این رویکرد مشکلات زیادی در ارتباط با ایجاد حساب‌های مختلف در زنجیره‌ها، استفاده مستمر از پل‌های مختلف و نیاز به کوین‌های مختلف برای پرداخت هزینه تراکنش‌ها برای کاربران ایجاد می‌کند. بنابرانی تنها راه چاره از نظر ما استفاده از ابزارهای قدرتمند مختلف در کنار هم و ایجاد یک سیستم متصل به هم است.

 

اگرچه اتریوم مرکز فکری، اجتماعی و اقتصادی کریپتو است اما در مقیاس‌پذیری مشکلات زیادی دارد و محیط‌های اجرایی موجود L2‌ها نمی‌توانند با نوآوری‌های جدیدتری مانند SVM رقابت کنند. در چنین شرایطی پروژه‌ Eclipse یک راه‌حل واقعی است که ترکیب عملکرد Solana را با امنیت و نقدینگی شبکه اتریوم به کاربران ارائه می‌کند. باید منتظر ماند و دید که آیا پروژه Eclipse در ایجاد این سیستمن موفق می‌شود یا نه.

 

آیا Eclipse جزو ارزهای لایه دوم سولانا است؟

پروژه Eclipse جزو ارزهای لایه دوم سولانا محسبو نمی‌شود زیرا مهمترین بحث در پروزه‌های لایه دوم توسیه حساب نهایی در بلاک چین لایه اول است که برای پروژه Eclipse این کار در شبکه اتریوم انجام می‌شود. پروژه Eclipse برای افزایش قابلیت‌های محاسباتی خود از ماشین مجازی سولانا استفاده می‌کند. از آن‌جایی که سولانا یک شبکه با قدرت مقیاس‌پذیری بالا است مفهوم ارزهای لایه دوم سولانا هنوز برای آن مطرح نیست.

 

جمع‌بندی

پروژه Eclipse یک پروژه لایه دوم اتریوم است که از ماشین مجازی سولانا برای بالا بردن مقیاس‌پذیری عملیاتی و از لایه دسترسی به داده سلستیا برای مقیاس‌پذیری دسترسی و انتشار داده‌ها استفاده می‌کند. این پروژه با داشتن امنیت اتریوم و مقیاس‌پذیری سولانا یک رول آپ لایه دوم بهینه برای پردازش تراکنش‌ها را ارائه داده و امکان اتصال شبکه‌های بلاک چینی مختلف به یکدیگر را ارائه می‌دهد.

برچسب های مرتبط

ارزهای دیجیتال

امتیاز دهید

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *