فهرست مطالب
- پرایس اکشن چیست؟
- مزایا و معایب پرایس اکشن
- انواع پرایس اکشن
- پرایس اکشن RTM
- پرایس اکشن ICT
- جمعبندی
در این مقاله قصد داریم در مورد یکی از مهمترین و فراگیرترین روشهای ترید و معامله صحبت کنیم. پرایس اکشن نامی است که فعالان بازارهای مالی به این روش دادهاند. پرایس اکشن (Price Action) از دو کلمه پرایس به معنی قیمت و اکشن به معنی حرکت تشکیل شده است؛ پس معنای لغوی آن حرکت قیمت است. اصل و اساس پرایس اکشن نیز بر پایه همین حرکت قیمت است. کسانی که از این روش استفاده میکنند اعتقاد دارند که ابزارهای بنیادی و تکنیکال فراوانی وجود دارند که با آنها بتوانیم حرکت قیمت را پیشبینی کنیم؛ پس چرا از خود این حرکت قیمت در گذشته برای پیشبینی آن در آینده استفاده نکنیم؟
این منطق تقریبا درستی است؛ به عنوان مثال فرض کنید که قصد دارید با یک فرد ازدواج کنید، حال میتوانید از روشهای مختلف مثل پرس و جو از همسایهها یا بررسی شبکههای اجتماعی او از منش و رفتار او آگاه شوید؛ اما شاید بهترین کار این باشد که مدتی را با خود او بگذرانید؛ زیرا هیچ چیز مانند خودش، نمیتواند او را توصیف کند و شما چیزی بیشتر از روشهای دیگر بفهمید!
پرایس اکشن نیز این چنین است، کسانی که از این روش تحلیل تکنیکال استفاده میکنند به طور خالص و کامل از حرکات خود قیمت در گذشته استفاده میکنند و کاری به دیگر ابزارهای؛ مانند اندیکاتورها یا مسائل تحلیل فاندامنتال ندارند. در این مقاله به طور کامل در مورد پرایس اکشن و انواع پرایس اکشن صحبت خواهیم کرد.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن یکی از روشهای تحلیل تکنیکال است که فقط با خود نمودار و حرکت قیمت کار میکند. این علم به مطالعه حرکت خالص قیمت در گذشته میپردازد و بر اساس آن حرکات قیمت در آینده را پیشبینی میکنند. پایه و اساس این روش اتفاقات گذشته است و یکی از قویترین اعتقادات در پرایس اکشن این است که تاریخ خودش را تکرار میکند. به عنوان مثال اگر قیمت در گذشته بعد از بالا رفتن، یک وج صعودی تشکیل داده و آن را رو به پایین شکسته است، ریزش میکند.
صد البته که این اتفاقات و تکرار گذشته یک موضوع قطعی نیست و در ترید و تحلیل ما با احتمالات سر و کار داریم؛ یعنی میگوییم در 90 درصد مواقع بعد از وج صعودی، با ریزش قیمت مواجه بودیم؛ پس در زمان حال نیز شانس خود را امتحان کرده و به احتمال 90 درصد برنده میشویم. برای اینکه در آن 10 درصد بازنده نیز دچار مشکل نشویم، کافی است از مدیریت سرمایه مناسب بهره ببریم.
دو تا از مهمترین عناصر در ترید با پرایس اکشن بحث قیمت و زمان است؛ یعنی چیزهایی که در یک چارت و نمودار کاملا خالی به نمایش در میآید. در ترید پرایس اکشن نمودارها اصطلاحال لخت هستند و هیچ ابزار ریاضی و اندیکاتوری بر روی چارت وجود ندارد. در تصویر زیر میتوانید دو عدد چارت که یکی با پرایس اکشن و دیگری با بقیه روشهای تحلیل تکنیکال کشیده شده است را مشاهده کنید.
قیمتی که بر روی چارت به نمایش در میآید، مجموعهای از رفتار، آگاهیها، دانش و رفتار تمام شرکتکنندگان در بازار است. بسیاری از افراد فکر میکنند در پرایس اکشن به دنبال فهمیدن رفتار سازمانها و موسسات مالی و بانکهای بزرگ دنیا هستند؛ اما در واقع این تمام افراد حاضر در بازار هستند که نمودارها را شکل میدهند. اگر قیمت بالا میرود، نشان میدهد که باور عمومی افراد این است که قیمت دارایی یا ارز دیجیتال مورد نظر در حال حاضر زیر ارزش است و خریداران بازار را کنترل میکنند و اگر قیمت در حال پایین رفتن است، نشاندهنده حاکم بودن فروشندگان است.
در بخشهای بعدی حتما در مورد باورهای غلط در پرایس اکشن صحبت خواهیم کرد. به عنوان مثال یکی از باورهای غلط تریدرهای پرایس اکشن این است که نباید به هیچ وجه اتفاقات و مسائل بنیادین را دنبال کنند و همه چیز در قیمت خودش را نشان میدهد؛ اما در صورتی که اندکی به اخبار و مسائل بنیادی دنیای اقتصاد توجه کنند، میتوانند وین ریت خود را بسیار بالا ببرند.
مزایا و معایب پرایس اکشن
حال که متوجه شدیم پرایس اکشن چیست، کمی به مزایا و معایب آن بپردازیم. پرایس اکشن بسیار محبوب است و توسط بسیاری از تریدرهای خردهپا یا حتی تریدرهای سازمانی مورد استفاده قرار میگیرد؛ اما با این حال معایبی نیز دارد و در این بخش قصد دارید مزایا و معایب پرایس اکشن را شرح دهیم تا در نهایت در انتخاب این روش برای ترید کردن، تصمیم مناسبتری بگیرید.
مزایای پرایس اکشن
یکی از مهمترین مزایای پرایس اکشن این است که فقط به خود قیمت اهمیت میدهد و همین موضوع دقت و صحبت آن را بالا میبرد؛ معمولا ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال مانند اندیکاتورها کمی با تاخیر سیگنالهای بازار را به ما میدهند؛ اما با پرایس اکشن نقاط چرخش به خوبی مشخص است و میتوانید بسیار سریعتر از دیگر روشها وارد معامله شوید.
به عنوان مثال ممکن است کسی که از اندیکاتور استفاده میکند بعد از 5 درصد ریزش قیمت تازه سیگنال ریزش را دریافت کند؛ اما کسی که از پرایس اکشن استفاده کرده است؛ میتواند از همان 5 درصد بالاتر وارد معامله فروش شود و زودتر سیگنال چرخش را دریافت کرده است.
مزیت دیگر پرایس اکشن علاوه بر دقت و صحت بالای آن، سادگی کار با آن است. هر روشی که استفاده کنید، بدون نیاز به هیچ اندیکاتور و ابزار اضافهای صرفا با استفاده از چارت خالی، نمودار را تحلیل کنید. در ضمن در پرایس اکشن به دلیل باز بودن دستتان این امکان را دارید که سیستمهای معاملاتی متفاوت و شخصیسازی شدهای را طراحی کنید؛ حتی نیازی به سبکهای مختلف پرایس اکشن نیز ندارید و صرفا دید خودتان از بازار را بر روی آن تست کنید و به نتیجهای مناسب برسید؛ زیرا هرکس میتواند قیمت را تفسیر کند!
معایب پرایس اکشن
آخرین جمله در بخش قبلی این بود که هرکس میتواند دید خودش را از قیمت داشته و آن را هر طور که میخواهد تفسیر کند. هرچند این یک مزیت است؛ اما یکی از عیبهای بزرگ پرایس اکشن نیز هست. یکی از ایراداتی که منتقدین پرایس اکشن به آن میگیرند این است که بسیار وابسته به خود شخص است و به اصطلاح آبجکتیو نیست؛ یعنی هرکس میتواند تفسیر متفاوتی از حرکت قیمت داشته و کارهای مختلف و متفاوتی را انجام دهد.
به عنوان مثال وقتی قیمت در حال نزدیک شدن به یک سطح مقاومتی است، ممکن است یک تریدر پرایس اکشن، تصمیم بگیرد آن دارایی را تا رسیدن به آن سطح مقاومتی بخرد و یک تریدر پرایس اکشن دیگر که دقیقا همان سطح مقاومتی را دارد صبر میکند تا به آنجا رسیده و آن را بفروشد.
یکی دیگر از معایب پرایس اکشن دادن این توهم به تریدرها است که همیشه میتوانند حرکت قیمت را درست پیشبینی کنند و ریسکهای خطرناکی در بازار میکنند؛ اما این موارد همه تبلیغات دروغین اساتید این سبک است و طبق تئوری Random Walk بازار کاملا غیرقابل پیشبینی است و ما فقط شانس خودمان را امتحان میکنیم؛ اما تریدرهایی که از پرایس اکشن استفاده میکنند گاهی قدری به خود و تحلیل و سبکشان مطمئن میشوند که ریسکهای سنگین کرده و حساب خود را از دست میدهند.
شاید میتوانستیم زمان زیادی که برای یادگیری پرایس اکشن به صورت کامل و مسلط شدن به آن نیاز است را نیز در این بخش بیاوریم؛ اما ذکر این نکته ضروری است که تحلیل تکنیکال و به خصوص پرایس اکشن نیز مانند تمام علوم دیگر است و نیاز به سالها وقت گذاشتن و تمرین دارد. اگر شما بخواهید پزشک حاذقی شوید و درآمد خوبی هم از آن کسب کنید، نیاز دارید که حداقل ده سال از عمر خود را صرف یادگیری و تمرین و کسب تجربه کنید.
پرایس اکشن نیز به همین صورت است با این تفاوت که احتمالا درامد خیلی بیشتری برای شما به ارمغان خواهد آورد؛ پس صرف حداقل 3 سال برای یادگیری و تمرین و کسب تجربه بسیار مهم است. به این ترتیب زمان زیاد برای یادگیری پرایس اکشن جزو نقاط ضعف این روش نیست.
انواع پرایس اکشن
همانطور که گفته شد، پرایس اکشن یکی از روشهای تحلیل تکنیکال است؛ اما خود پرایس اکشن نیز انواع مختلفی دارد. در ادامه چند تا از معروفترین متدها و سبکهای مختلف این روش تحلیل تکنیکال را با هم مورد بررسی قرار داده و مزایا و معایب آنها را زیر ذرهبین قرار خواهیم داد.
پرایس اکشن کلاسیک
معمولا وقتی کسی کار ترید و تحلیل را آغاز میکند در ابتدا با اندیکاتورها آشنا میشود و سپس بعد از اینکه از آن نتیجه نمیگیرد، به سراغ پرایس اکشن کلاسیک میرود. پرایس اکشن کلاسیک قدیمیترین نوع این روش تحلیلی است که گذشته آن به چند ده سال قبل باز میگردد. نام کلاسیک نیز به همین دلیل بر روی آن گذاشته شده است. در پرایس اکشن کلاسیک، تریدرها اغلب با الگوها، شکستها و عدم شکستها کار دارند و الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال بخش اعظم پرایس اکشن کلاسیک را تشکیل میدهند.
منظور از الگوها شکلهایی است که قیمت در مسیر حرکتتش به خودش میگیرد؛ وقتی این الگوها در نمودار شکل میگیرند، میتوانیم شانس خود را بر اساس گذشته آنها امتحان کنیم. به عنوان مثال در تصویر زیر الگویی را میبینید که معمولا بعد از شکست از پایین قیمت ریزش را تجربه میکند.
یا در تصویر زیر میتوانید یک کانال صعودی را مشاهده کنید، معمولا بعد از کانال صعودی با ریزش قیمتی مواجه هستیم؛ اما این یک موضوع قطعی نیست و ممکن قیمت باز هم به حرکت رو به بالای خود ادامه دهد.
مزایای پرایس اکشن کلاسیک
از مزایای پرایس اکشن کلاسیک میتوان به فراگیر بودن آن و استفاده تعداد زیادی از شرکتکنندگان بازار از آن اشاره کرد. از طرفی بر خلاف تصورات عامه، وین ریت این روش نسبتا بالاست؛ اما چیزی که آن را نا مطلوب میکند، ریواردهای پایین آن و صبر طولانی برای تشکیل الگوهاست.
معایب پرایس اکشن کلاسیک
در انتهای بخش قبلی گفتیم که ریواردهای پایین و صبر طولانی برای تشکیل الگوها چیزی است که باعث میشود بعد از مدتی افراد از پرایس اکشن کلاسیک دور شده و به سراغ دیگر سبکها بروند. انسان به طور ذاتی کمی عجله دارد و دوست ندارد مدتها صبر کند و بیشتر حرکات بازار را صرفا برای یک شکست الگو از دست بدهد، در عوض به دنبال سبکی میرود که تمام آن حرکات را پیشبینی کند و همین موضوع هم باعث کمتر شدن وین ریت یا نرخ برد روشهای دیگر در برابر پرایس اکشن کلاسیک میشود.
از طرفی به دلیل اینکه بسیاری از افراد از این روش استفاده میکنند، معمولا خرد جمعی بازار کاری میکند که الگوها به درستی شکل نگیرند، با این حال با تمرین فراوان و دیدن الگوها به مقدار کافی و استفاده درست از آنها میتوان از گزند اینگونه حرکات در امان ماند.
یکی دیگر از معایب پرایس اکشن کلاسیک ریواردهای پایین آن است. در مورد ریسک و ریوارد در مقاله و ویدئوی مدیریت سرمایه آکادمی رابکس به طور کامل توضیح دادهایم. ریوارد به معنای هر گام حرکتی به اندازه میزان استاپ به سمت سود است. در پرایس اکشن کلاسیک تعداد ریواردها معمولا کم است؛ در حالی که یکی از ویژگیهای سبکهای نوینتر تعداد ریواردهای بالای آنهاست.
به تازگی سبکهای مختلف پرایس اکشن با نامهای عجیب و غریب هر روز وارد بازار آموزش میشود؛ اما جالب است بدانید که افراد موفق در تاریخ ترید و افرادی که به صورت واقعی استیتمنتی از خودشان منتشر کردهاند، اغلب از پرایس اکشن کلاسیک استفاده میکنند! استیتمنت گزارش معاملات تریدر است که نشان میدهد او واقعا در حال سود کردن است یا اینکه دروغ میگوید.
پرایس اکشن RTM
این سبک به تازگی طرفداران بسیار زیادی پیدا کرده است و بسیاری از ایرانیها به دنبال یادگیری آن افتادهاند؛ زیرا در تبلیغات آن نوعی قطعیت و آگاهی از تمام حرکات بازار وجود دارد! البته این تبلیغات دروغین است؛ زیرا تنها چیزی که در بازار قطعیت دارد، عدم قطعیت آن است.
ار تی ام مخفف عبارت Read The Market به معنی خواندن بازار است. سازندگان این سبک ادعا دارند که میتوانند سفارشات سنگین و بزرگ بانکهای مهم دنیا را ببینند و دست بازیگران اصلی بازار را بخوانند. البته این ادعا نیز باز هم نادرست است؛ اما با این حال نواحیای که این سبک در اختیار شما قرار میدهد، از دقت خوبی برخوردار است.
تریدرهای ار تی ام به این نواحی که در تصویر میبینید، FL میگویند که به نوعی همان نواحی حمایت و مقاومت است و اعتقاد بر این است که قیمت با رسیدن به این نواحی به آنها واکنش نشان خواهد داد. برخی مسائل ریزتر مانند اینگلف و FO نیز در ار تی ام مورد بحث قرار میگیرند؛ اما به دلیل کمبود منابع، هر شخص به نوعی آن را تفسیر کرده و ترید میکند.
ار تی ام یکی از زیرشاخههای پرایس اکشن است که مانند آن از اندیکاتورها هیچ استفادهای نمیکند و تمرکزش بر روی نواحی بر روی چارت است. این سبک توسط فردی به نام ایف میانته ابداع شده است و برای شرکت در آکادمی این شخص و یاد گرفتن ار تی ام واقعی باید 25 هزار دلار شهریه بپردازید؛ اما اساتید و شاگردان این شخص و دیگر مسترهای ار تی ام تفاسیر خود از چارت را به عنوان آموزش این سبک به اشتراک گذاشتهاند که هرکدام با دیگری متفاوت است.
از معروفترین شاگردان آکادمی ار تی ام فردی ایرانی به نام سلمان انفرادی است که بسیاری از تریدرهای ار تی ام ایرانی نیز از مطالب و نوشتههای او استفاده میکنند. ذات این سبک این است که به دلیل کمبود منابع، هر شخص باید خودش در چارت و نمودار عمیق شده و بازار را تحلیل و تفسیر کند. بسیاری از افراد چه در ایران و چه در خارج از ایران اصطلاحات و مفاهیم جدیدی را به این سبک اضافه کردهاند و به عنوان ار تی ام ارائه میدهند.
بسیاری از اصطلاحات و مفاهیم نیز بین اساتید و تریدرهای مختلف تفسیر متفاوتی دارند، تقریبا غیر ممکن است که دو استاد مختلف را پیدا کنید که یک مفهوم مشابه را با تعریفی یکسان ارائه دهند و همه این موارد به دلیل انحصاری شدن مطالب ار تی ام توسط آکادمی تاسیس شده توسط ایف میانته است.
مزایای RTM
از مزایای RTM توجه دقیق به نمودار و حرکات قیمت است. تک تک حرکات و حتی کوچیکترین تغییرات قیمت در روند تصمیمگیری تریدرهای ار تی ام تفاوت ایجاد میکند. به عنوان مثال اگر بیت کوین به قیمت 20001 برسد دیگر به دنبال شورت کردن آن نیستند؛ اما تا 19999 دلار آن را شورت میکنند و میفروشند.
دقت بالای این سبک نیز از دیگر مزایای RTM است. این سبک پرایس اکشن به دلیل دقیق بودن پیشبینیهایش محبوب افراد زیادی شده است. بسیاری از اساتید این سبک ادعا میکنند که میتوانند از بالاترین نقطه تا پایینترین نقطه یک حرکت را بگیرند که باز هم ادعای غلطی است و صرفا یک حربه مارکتینگی است؛ اما با این حال با وقت گذاشتن بر روی این سبک از پرایس اکشن میتوانید به دقت خوبی در معاملات خود برسید.
معایب RTM
یکی از بزرگترین معایب این سبک پرایس اکشن بالا بردن انتظارات به دلیل تبلیغات و ادعاهای دروغین است! افراد قبل از آشنا شدن و استفاده از آر تی ام، تعریف آن را از دیگران میشنوند و احساس میکنند دیگر به هیچ وجه اشتباه نخواهند کرد. همین انتظار بیهوده باعث میشود آنها اطمینان زیادی به خود و تحلیلشان پیدا کنند و در صورت اشتباه درآمدن تحلیل، فشار روانی و مالی زیادی را متحمل شوند. اکثر افراد احتمالا با اولین معامله واقعی در بازار متوجه میشوند که این تبلیغات چه آثار منفیای داشته است و رهایی ذهنی از آن وقت زیادی را میطلبد.
از طرفی به دلیل اینکه RTM منابع مشخص و مرتبی ندارد، هرکس به نوعی آن را آموزش داده است و شما میان آموزشهای فراوان گیج میشوید. به همین دلیل امکان اینکه بگویید RTM واقعی آموزش داده شده در آکادمی را بلدید، وجود ندارد. همین کمبود منابع باعث میشود وقت بسیار زیادی از افراد گرفته شود، هرکس باید چندین سال وقت بگذارد تا به سوددهی با استفاده از این سبک پرایس اکشن برسد که ارزشش را ندارد!
از طرفی پیشبینیهای این سبک از بازار بیشتر در تایمفریمهای بالا جواب میدهد و دقت خوبی دارد و در تایمفریمهای پایین به آن صورت دقیق نیست و وین ریت پایینی دارد.چیزی که این وین ریت پایین را پوشش میدهد ریواردهای بسیار بالای این سبک است.
پرایس اکشن ICT
آی سی تی مخفف عبارت Inner Circle Traders است و مبدع آن یک تریدر آمریکایی با سابقه به نام مایکل هادلستون است. مایکل در گذشته دورههایی را به صورت پولی برای آموزش این سبک برگزار میکرد؛ اما اکنون به صورت رایگان آن را در صفحات اجتماعی خود قرار میدهد.
تریدرهای این سبک اعتقاد شدیدی به مفهوم نقدینگی دارند، آنها معتتقدند در چارت نقدینگیهایی وجود دارد که باید با رسیدن به آنها به ترید پرداخت. به عنوان مثال مانند تصویر زیر اگر در جایی از نمودار قیمت دو کف برابر ساخت، احتمالا یک نقدینگی ایجاد شده است تا بعدا قیمت آن را شکسته تریدرهای خرده پا و کلاسیک را گیر بیندازد و استاپ بخورند. بعد از اینکه استاپ این افراد خورد، تریدرهای ICT وارد معامله میشوند. در واقع آنها میگویند که دارند استاپ دیگر تریدرها را معامله میکنند که باز هم ادعایی غلط است!
بانکها نیازی به سرمایه افراد و تریدرهای خرد ندارند و خودشان با سرمایههای سنگینی ترید میکنند که منابع افراد خردهپا برای آنها عددی نیست، این خرد جمعی بازار است که در هنگام رسیدن قیمت برای بار سوم به یک سطح علاقهای به خرید آن دارد؛ بلکه بعد از شکست آن و پیدا شدن قیمتهای جدید و ارزانتر شروع به خرید میکند.
بازار مالی مانند بازارهای سنتی عمل میکند و به نوعی یک حراجی است. به فرآیند حراجی در بازار دقت کنید. در این مورد یک ماشین را مثال میزنیم. فرض کنید تسلا ماشین جدیدی را ساخته است که قیمت آن در بازار 20 هزار دلار است. حال در بازار به دلایل مختلف برخی افراد آن را 21 هزار دلار و برخی 19 هزار دلار میفروشند. حال اگر صاحب ماشین متوجه شود که کسی ماشین 20 هزار دلاریاش را 21 هزار دلار میخرد، آن را میفروشد چون نسبت به قیمت منصفانه 20 هزار دلاری، گرانتر است.
حال اگر کسی تسلای 19 هزار دلاری پیدا کند آن را میخرد؛ چون ارزان است! بازار مالی نیز به همین شکل کار میکند. قیمت منصفانهای در بازار وجود دارد که به روشهای مختلف به دست میآید، حال اگر قیمت از آن قیمت منصفانه بالاتر برود، افراد شروع به فروش کرده و قیمت آن ریزش میکند و آنقدر میریزد تا به زیر قیمت منصفانه رسیده و ارزان شود، بعد از آن خریدارها تمایل پیدا میکنند که دارایی را ارزان بخرند و قیمت شروع به بالا رفتن میکند.
پس مسائلی مانند ترید کردن استاپ دیگر تریدرها و یا استفاده از نقدینگی افراد خردهپا کمی دور از واقعیت است. با این حال سبک ICT طرفداران خودش را داشته و آنها نیز به خوبی معامله میکنند؛ هرچند تا زمان نگارش این مقاله، هیچ استیمنتی از صاحب این سبک؛ یعنی مایکل هادلستون منتشر نشده است!
سبکهایی مانند اسمارت مانی نیز از همین ICT مشتق شدهاند و بسیاری از مفاهیم آنها یکسان است.
سبکهای بسیاری از پرایس اکشن وجود دارند که نمیتوان به تمام آنها پرداخت؛ اما تقریبا همه آنها یک چیز را میگویند، استفاده از حرکات قیمت و عدم استفاده از اندیکاتور و ابزارهای اضافی برای معامله و تحلیل!
جمعبندی
در این مقاله در مورد پرایس اکشن و مزایا و معایب آن صحبت کردیم. انواع مختلف پرایس اکشن را معرفی و در مورد آنها حرف زدیم. در نهایت اینکه شاید پرایس اکشن برای برخی افراد مناسب و جذاب باشد؛ اما نمیتوان یک نسخه را برای همه افراد صادر کرد و خیلی از آنها ممکن است با دیگر سبکها راحتتر باشند. همه چیز باید طبق تجربه به دست بیاید.
هیچ قطعیتی در مورد هیچ سبکی وجود ندارد و تمام این ابزارها برای این است که شانسمان را در انجام یک معامله موفق بالاتر برده، سودهای خود را زیاد و ضررهای خود کم کنیم! پر سود و موفق باشید. در ضمن برای خرید دوج کوین یا فروش اتریوم به صرافی ارز دیجیتال رابکس سری بزنید.
نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید